کد مطلب:29148 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:95

حُذَیفة بن یَمان












3796. شرح نهج البلاغة - به نقل از حُذَیفة بن یَمان -:ما سنگ می پرستیدیم و شراب می خوردیم و علی، چهارده ساله بود و شب و روز با پیامبر صلی الله علیه وآله به نماز می ایستاد و در آن روزگار، قریش، پیامبر خدا را دشنام می دادند و جز علی، كسی از او دفاع نمی كرد.[1].

3797. الأمالی - به نقل از حذیفة بن یمان، در وصف علی علیه السلام -:او بهترینِ مردم بود و جز فرد منافق، در او تردید نمی كند.[2].

3798. شرح الأخبار - به نقل از حذیفة بن یمان، در وصف علی علیه السلام -:او پس از پیامبر صلی الله علیه وآله، بهترین این امّت است و جز منافق، كسی در او تردید نمی كند.[3].

3799. مُرُوج الذهب:در سال سی و ششم هجری، حذیفه در كوفه بیمار بود. خبر كشته شدن عثمان و بیعت مردم با علی علیه السلام به وی رسید. گفت:مردم را به نماز جماعت فرا خوانید و مرا ببرید. او را بالای منبر بردند. سپاس و ثنای الهی را به جای آورد و بر پیامبرصلی الله علیه وآله و خاندانش درود فرستاد و آن گاه گفت:ای مردم! مردم با علی بیعت كردند. بر شما باد تقوای الهی و یاری رساندن و كمك كردن به علی. سوگند به خدا كه او در آغاز و پایان، بر حقّ است و او پس از پیامبرتان، بهترینِ درگذشتگان و بازماندگان تا روز رستاخیز است.

آن گاه، دست راستش را بر دست چپش زد و گفت:بار الها! گواه باش كه من با علی، بیعت كردم، و گفت:سپاس، خدایی را كه مرا تا این روز، زنده نگه داشت.

و به دو پسرش صفوان و سعد گفت:مرا برگردانید و با او باشید كه برای او جنگ های فراوان در پیش است و مردمِ بسیاری در این جنگ ها كشته خواهند شد. تلاش كنید كه در كنار وی به شهادت برسید كه سوگند به خدا، او حقّ است و آن كه با او مخالفت كند، بر باطل است.

هفت روز پس از این روز، حذیفه درگذشت.[4].

3800. أنساب الأشراف - به نقل از ابو شریح -:[ امام] حسن علیه السلام و عمّار به كوفه آمدند تا مردم را [ برای جنگ جمل] به سوی علی علیه السلام حركت دهند. حذیفه گفت:حسن و عمّار آمدند تا شما را حركت دهند. پس هر كه دوست دارد «امیر مؤمنان» حقیقی و واقعی را ببیند، به سوی علی بن ابی طالب بشتابد.[5].

3801. إرشاد القلوب:هنگامی كه پیمان امیر مؤمنان به حذیفه [ فرماندار مدائن ]رسید، مردم را گِرد آورد و با آنان نماز گزارد. آن گاه فرمان داد تا نامه را بیاورند و برای مردم خوانْد.... آن گاه، حذیفه بر منبر شد. سپاس و ثنای خدای را به جای آورد و بر محمد صلی الله علیه وآله و خاندان او درود فرستاد و گفت:سپاسْ خدای را كه حق را زنده ساخت و باطل را میرانْد، عدل را آورد و ستم را نابود كرد و ظالمان را فرو افكند.

ای مردم! ولیّ شما، خدا و پیامبر خدا و امیر واقعی و حقیقی مؤمنان است. بهترین كسی است كه پس پیامبرتان رسول خدا می شناسیم. به مردم، سزاوارترین و به حكومت، رواترینشان است. به راستی، نزدیك ترینشان به داد آگاه ترینشان به راه، مقرّب ترینِ آنان در نزد خدا و خویشاوندترینِ آنان به پیامبر خداست. به پیروی، اوّلین مسلمان در بین مردم، داناترینِ آنان و درست راه ترینشان، در ایمان آوردن، پیش ترینِ آنان، پُر یقین ترینِ آنان و خیّرترینشان، در جهاد، با سابقه ترینشان و عزّت ترینشان.

بشتابید به سوی برادر و پسر عموی پیامبر خدا، پدر حسن و حسین علیهما السلام، شوهر زهرای بتول، سرورِ زنان دو جهان. ای مردم! برخیزید و بر كتاب خدا و سنّت پیامبرش بیعت كنید؛ چرا كه خشنودی خدا و مصلحت و نفع شما در آن است. والسلام!

همه مردم برخاستند و بهترین و فراگیرترین بیعت را با امیر مؤمنان كردند. هنگامی كه بیعت پایان یافت، جوانی از فرزندان عجم و از آزادشدگان محمّد بن عمارة بن تیّهان انصاری (برادر ابو الهیثم بن تیّهان) كه به وی مُسلم می گفتند، برخاست و در حالی كه شمشیرش را حمایل كرده بود، از آخرِ صف فریاد زد:ای امیر! ما در آغاز سخنت شنیدیم كه گفتی:ولیّ شما، خدا و پیامبر خدا و امیر حقیقی مؤمنان است، كه كنایه از آن بود كه خلفای پیشین، امیر حقیقی مؤمنان نبودند.

خدا تو را بیامرزد، ای امیر! این موضوع را به ما بشناسان و بر آن سرپوش مگذار؛ چون تو از كسانی هستی كه حضور داشته ای و ما غایب بوده ایم و ما این موضوع را بر عهده شما می گذاریم، و خداوند به هر آنچه از خیر خواهی و اخبار درست از پیامبرتان، بر امّتتان عرضه می دارید، بر شما گواه است.

حذیفه گفت:ای مرد! حال كه پرسیدی و جستجو كردی، گوش كن و آنچه را كه به تو گزارش می كنم، بفهم. خلیفه هایی كه پیش از علی بن ابی طالب بودند و امیر مؤمنان نامیده می شدند، كسانی بودند كه خود و مردم، آنان را چنین نامیده بودند؛ و امّا علی بن ابی طالب را جبرئیل علیه السلام از سوی خداوند عزوجل چنین نامید و پیامبر صلی الله علیه وآله شهادت داد كه جبرئیل علیه السلام بر او به عنوان «امیر مؤمنان»، سلام داده است و یاران پیامبر خدا در زمان حیات پیامبر خدا او را امیر مؤمنان می خواندند.[6].

3802. الأمالی - به نقل از علی بن علقمه انماری -:هنگامی كه حسن بن علی علیهما السلام و عمّار بن یاسر برای حركت دادن مردم آمدند، حذیفه، در حالی كه در همان بیماری منجر به مرگش بود، بین دو نفر و با تكیه بر آن دو بیرون آمد و مردم را تشویق و تحریض به پیروی از علی علیه السلام و اطاعت و یاری او كرد. آن گاه گفت:سوگند به آن كه جز او خدایی نیست، هر كس می خواهد به امیر واقعی و حقیقیِ مؤمنان بنگرد، به علی بن ابی طالب بنگرد. اینك، او را یاری، پیروی و كمك كنید.[7].

3803. الأمالی - به نقل از ابو راشد -:هنگامی كه خبر بیعت علی علیه السلام به حذیفه رسید، یك دست خود را به دست دیگرش زد و با او بیعت كرد و گفت:این، بیعت با امیر حقیقیِ مؤمنان است. سوگند به خدا، پس از وی با هیچ یك از قریشیان بیعت نمی گردد، جز آن كه كوچك و یا ابتر (ناتمام) خواهد بود و پشت به حق خواهد كرد.[8].









    1. شرح نهج البلاغة:234/13.
    2. الأمالی، صدوق:131/135.
    3. شرح الأخبار:82/144/1، كشف الغمّة:156/1.
    4. مروج الذهب:394/2.
    5. أنساب الأشراف:366/2.
    6. إرشاد القلوب:322.
    7. الأمالی، طوسی:1065/486.
    8. الأمالی، طوسی:1066/487.